Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ورزش 3»
2024-04-27@07:32:28 GMT

محمد هستم، 20 سال در بیمارستان اما عاشق فوتبال

تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۱۴۳۴۲۸

حضور 20 ساله در بیمارستان و وابستگی به دستگاه‌ها هم نتوانسته عشق عمیق او به نساجی و پرسپولیس را قطره‌ای کم کند؛ حتی اگر تنها وعده شنیده باشد.

به گزارش "ورزش سه"، در آخرین دیدار نساجی در قائمشهر تصاویری جالب از یک هوادار این تیم که با آمبولانس خود را به ورزشگاه رسانده بود منتشر شد. هواداری که وقتی در هشت سالگی از خانه خارجی شد تا برای تماشای بازی نساجی برود هرگز فکر نمی‌کرد سرنوشت او را دو دهه بعد هم در بیمارستان زمینگیر کند اما همچنان نتواند مانع از عشق او به این تیم شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

محمدرضا فهیمی هوادار 28 ساله نساجی بعد از پشت سر گذاشتن 20 سال حضور مستمر در بیمارستان از عشق خود به فوتبال و بی‌مهری‌هایی که دیده می‌گوید.

 

ماجرای یک آسیب 20 ساله


در سال 1379 در مسیر خانه خاله‌ام بودم که تصادف کردم. خاله ام به همراه دو فرزندش فوت کرد و من از گردن قطع نخاع شدم. من در ورزشگاه اینطور نشدم. قرار بود که خاله‌‎ام مرا به ورزشگاه ببرد تا بازی مقابل نساجی را تماشا کنیم. خانه ما در روستاست و چون پدر و مادرم نمی‌توانستند من را ببرند خاله ام آن روز من را به شهر برده بود که در کنار جاده وقتی منتظر ماشین بودیم آن حادثه رخ داد. بعد از برخورد ماشین با ما چیزی به خاطر ندارم. از ناحیه گردن قطع نخاع شدم و دستگاه تنفسی‌ام از کار افتاد به همین دلیل نمی‌توانم راحت نفس بکشم و برای نفس کشیدن باید از دستگاه کمک تنفسی استفاده کنم.  الان 28 ساله‌ام و زمان حادثه هشت سالم بود.. از بعد تصادف که شرایط خاص به وجود آمد الان بیست سال می‌شود من دربیمارستان هستم. در فوتبال اروپا طرفدار منچستریونایتد و لیورپول را دوست دارم. آره، می‌دانم که عجیب است طرفدار دو تیم باشی که با هم دشمن هستند اما به خاطر رنگ قرمز هر دو تیم را دوست دارم. فقط قرمز!


تماشای بازی نساجی


بازی خوبی بود و حس خوبی هم داشت. خوب بازی کردند اما متاسفانه بدشانس بودند. بازی‌های فصل را دنبال کردم و نساجی تیم خوبی دارد اما متاسفانه مهاجم گلزنی نداریم و این باعث شده تیم یک مقدار اذیت شود. متاسفانه با هزار مشکل به ورزشگاه رفتم اما کسی حاضر نشد که به سمت من بیاید. ناراحت شدم چون نساجی را خیلی دوست دارم. وقتی کسی یک چیزی را دوست دارد بالاخره از آن انتظاری دارد. هفته پیش چند بازیکن پیش من آمدند و احوالم را جویا شدند که خیلی خوشحال شدم اما متاسفانه یک مقدار اتفاق‌های ناراحت کننده افتاد بابت بدقولی‌هایی که انجام شد از طرف بازیکنان؛ قول‌هایی که دادند اما انجامش ندادند!

 

 

از نساجی تا پرسپولیس؛ ادامه بدقولی‌ها


بعد از این همه سال حضور در بیمارستان از چند هفته پیش تصمیم گرفتم که برای چند روز از بیمارستان خارج شوم و به مسافرت بروم. با پرستار بخش صحبت کردم که همراهم بیایند و قبول کردند؛ حتی با آمبولانس صحبت کردیم که سه روز با من باشند و آنها هم قبول کردند اما متاسفانه هزینه‌اش زیاد است: 15 میلیون تومان. خودم که پولش را نداشتم پرداخت کنم و به خاطر همین این موضوع را با بازیکنان در میان گذاشتم که کمکم کنند. بازیکنان قول داده بودند که کمک شود اما متاسفانه فقط در حد یک قول بود و بعد از سه ماه سعی و تلاش هیچکس به قولش عمل نکرده و از وقتی که از پیش من رفته‌اند، جواب تلفنم را نمی‌دهد! همه آنها شماره داده‌اند، زنگ زدم و پیگیر هم شدم پیام هم دادم اما متاسفانه باز هم کاری نکرده‌اند. من حتی با یکی از بازیکنان نساجی صحبت کرده بودم قول دادند که من هزینه این سفر را مشخص کنم تا آنها پرداخت کنند اما از وقتی موضوع را در میان گذاشتیم ارتباطش را با ما قطع کرد! حتی جواب پیام را هم نمی‌دهند. حتی با یکی دو بازیکن پرسپولیس که خیلی به آنها علاقه مندم و همشهری من هم هستند صحبت کردم و قول دادند اما آنها هم تماس‌شان را قطع کردند و نه جواب پیام می‌‎دهند و جواب تماس. این واقعا برای من عذاب آور است.

 

راهکار پایان دادن به این وضعیت


برای نفس کشیدن معمولی چند جراحی لازم دارم که بعد از آنها می‌توانم مثل یک انسان عادی تنفس کنم. البته این جراحی‌ها در ایران انجام‌پذیر نیست. یک قطعه کوچکی در ریه می‌گذارند که ریه دوباره برای تنفس مثل حالت عادی کار کند. اما متاسفانه طی این 20 سال کسی نبوده که برای این جراحی به من کمک کند.

 

 

دوست دارم یک روز مربی فوتبال شوم


به فوتبالیست شدن علاقه مندم اما به مربیگری بیشتر علاقه دارم. صد در صد یکی از اهداف من همین است. شاید دیده باشید که یک سرمربی در اسپانیا از روی ویلچر هدایت تیمش را برعهده داشت و این کار را انجام می‌داد. هیچ چیز غیرممکن نیست. یکی از دلایلی که دوست داشتم همین سفر را انجام بدهم وارد شدن به یک مسیر جدید در زندگی‌ام بود. یکی از اتفاق‌هایی که دوست دارم در زندگی‌ام آن را تجربه کنم، حس مربیگری است. به همین خاطر این سفر اهمیت زیادی برایم دارد. مربیگری را در ذهنم دنبال می‌کنم و مطمئن هستم که موفق خواهم شد. دوست دارم که اینطور شود و شکی ندارم که در این زمینه بهترین می‌شوم.

 

 

برای نساجی و پرسپولیس اشک ریختم اما خوشحالم نکردند


چند سالی است که بیمه من قطع شده است. اصرار داشتند که من دیگر نباید در بخش مراقبت‌های ویژه باشم و اگر بخواهند تحت پوشش بیمه باشم باید از این بخش خارج شوم.  پدرم سه سال است که بیمارستان بدهکار است (500میلیون) و همین باعث شده که بیمه بگوید در این شرایط هیچ هزینه‌ای را پرداخت نخواهد کرد. الان سه سال است که بیمه من قطع شده است. من اول بیمه خدمات درمانی داشتم که آن هفت سال پیش حذف شد و پدرم بعد از آن برای بیمه تامین اجتماعی گرفت که آن هم از سه سال پیش قطع شد. می‌گویند تا وقتی در ICU باشم وضعیت همین است. به خاطر شرایطم نمی‌توانم چنین کاری انجام بدهم. من وابسته به این دستگاه‌ها هستم. دستگاه همیشه باید همراه من باشد. دو ماه پیش من دوباره احیا شدم! ایست قلبی کردم و بعد از اینکه متوجه شدند من را احیا کردند و دوباره به برگشتم. من جان سخت هستم، اگر چند قسمت از این فیلم را دیده باشید من آخرین سری و قسمت پنج فیلم جان سخت هستم. این را می‌دانم که هیچ کس نمی‌تواند انگیزه‌ام را از من بگیرد. من فقط برای خود زندگی، زندگی می‌کنم نه آدم‌هایش. برای همین کسی نمی‌تواند لبخندم را از من بگیرد. آدمی هستم که شخصیتم اجازه نمی‌دهد بخواهم هر دقیقه دنبال گریه کردن باشم. از تیم‌هایی مانند پرسپولیس و نساجی که حتی برای آنها اشک ریختم انتظار داشتم که من را خوشحال کنند اما اینطور نشده است.

نساجی مازندران

منبع: ورزش 3

کلیدواژه: نساجی مازندران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۱۴۳۴۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جان تری: تلاش فرگوسن برای انتقالم باورنکردنی بود اما من عاشق چلسی شده بودم

اسطوره چلسی و لیگ برتر انگلیس از تلاش‌های منچستریونایتد برای انتقالش به اولدترافورد می‌گوید. 

طرفداری | سر الکس فرگوسن ماه‌ها برای انتقال جان تری تلاش کرده بود. 

جان تری در جدیدترین صحبت‌های خود در پادکست سایمون جردن، از تلاش‌های منچستریونایتد برای انتقالش به اولدترافورد پرده برداشت. پس از تغییر سرمربی آکادمی وست‌هم، تری باید به سراغ باشگاه جدیدی می‌رفت. او فرصت انتقال به چلسی، منچستریونایتد و آرسنال را داشت. اسطوره آبی‌ها در نهایت تصمیم گرفت راهی استمفوردبریج شود و تا پایان دوران حضورش در این باشگاه، بیش از 500 بار پیراهن چلسی را بر تن کرد. جان تری در این مورد گفته است:

آرسنال فرش قرمز برایم پهن کرده بود، منچستریونایتد هم همینطور، اما چلسی هیچ کاری نکرد. تنها چیزی که به من پیشنهاد داد، یک جفت کفش برای اولین فصل و دو پوند هزینه رفت و آمد با قطار بود. سر الکس فرگوسن هر هفته یا ماهانه با خانه ما تماس می‌گرفت، با پدرم و با من صحبت می‌کرد و بررسی می‌کرد که به مدرسه می‌روم، همه کارها را درست انجام می‌دهم و تمرین می‌کنم. واقعا باورنکردنی بود.

با وجود تلاش‌های وسوسه کننده سرمربی افسانه‌ای منچستریونایتد، جان تری عاشق چلسی شده بود. او در این مرود می‌گوید:

وقتی وارد چلسی شدم، می‌دانستم که باشگاه مناسبی برای من است. احساس می‌کردم خانه‌ام را پیدا کرده‌ام، می‌دانید، مثل زمانی که وارد خانه‌ای می‌شوید و احساس می‌کنید که برای 20 سال آینده آنجا خواهید بود، این حس را در چلسی داشتم. نمی‌دانم چه بود، چون خودم از مدرسه به تمرین می‌رفتم. در ساعت 16:30 مدرسه را ترک می‌کردم تا ساعت هفت به آنجا برسم. دو پوند را هرگز برای قطار پرداخت نمی‌کردم. از 14-15 سالگی برای چند سال به این سبک زندگی کردم. باید تصمیم می‌گرفتم که کدام تیم را انتخاب کنم اما من عاشق چلسی شده بودم. 

 پدر جان تری هوادار سر سخت شیاطین سرخ بود. مدافع سابق سه‌شیرها از پدرش می‌گوید:

وقتی در چلسی فرم‌های مدرسه‌ام را امضا می‌کردم، آن‌ها برای من و خانواده‌ام غذا تدارک دیده بودند... قبل از امضا، پدرم عصبانی شد و گفت «لعنتی، باید با منچستریونایتد قرارداد امضا کنی!».

از دست ندهید ????????????????????????

درخواست دروسی: سردار را در رم حفظ کنید اختلاف علنی رئیس فدراسیون با مجری تلویزیون اعتراض هوادار بارسلونا: ژاوی، مرد سر حرفش می‌ماند! رد پای آرتتا؛ اورتون بعد از 14 سال لیورپول را در خانه شکست داد!

دیگر خبرها

  • روز پرکار اورژانس در ورزشگاه یادگار امام تبریز
  • اعلام نتایج یک چهارم نهایی جام حذفی فوتبال/ سپاهان صعود کرد، پرسپولیس حذف شد
  • نتایج یک چهارم نهایی جام حذفی فوتبال؛ صعود سپاهان، حذف پرسپولیس 
  • به مایلی‌کهن زنگ زدم و گفتم بیا با هم فالوده بخوریم ! | میانجیگری میان محمد مایلی کهن و امیر قلعه نویی فایده دارد؟
  • آخرین فرصت عربستانی‌ها به محمد صلاح
  • جان تری: تلاش فرگوسن برای انتقالم باورنکردنی بود اما من عاشق چلسی شده بودم
  • طراح این چمدان عاشق موز بوده! (عکس)
  • خصوص واقعی قبل از هیاهوی واگذاری!
  • استوری جالب اوسمار برای میثاقی
  • مردان متولد این ماه‌ها به سختی عاشق می‌شوند!