محمد سرباز ولایت و عاشق رهبری بود

محمد پیریائی دانشجوی دانشگاه صنعت نفت محمودآباد بود که در حادثه نفتکش سانچی جان خود را از دست داد. ۲۶ دی ۱۳۹۶ - ۱۴:۱۲ استانها لرستان نظرات

به گزارش خبرگزاری تسنیم از بروجرد، 25 آذرماه امسال درست یک ماه پیش هنگامی‌که نفت‌کش سانچی بندر عسلویه را به مقصد کره جنوبی با بیش از 130 هزار تن مواد سوختی و میعانات گازی با 32 سرنشین ایرانی خود ترک کرد کسی نمی‌دانست قرار است جدال آب‌وآتش داغی بزرگ بر سینه مردم صبور ایران بگذارد و 32 سرنشین این کشتی پس از برخورد با کشتی باربری در آتش و دود بسوزند و سرانجام در آب‌های چین آرام گیرند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

داغی بزرگ که قلب شهروندان بروجردی را نیز جریحه‌دار کرد و در اثر این حادثه دل‌خراش دو سرنشین بروجردی این کشتی آسمانی شدند. محمد پیریائی 26 ساله دانشجوی موتور از دانشگاه صنعت نفت محمودآباد یکی از کشته‌شدگان بروجردی این حادثه دل‌خراش است.

محله قدیمی قانی بروجرد مقصد نخست ما برای دیدار با خانواده داغدار جوان محجوب، متدین و انقلابی محمد پیریائی است. از سر خیابان با نصب بنرهای تسلیت و تصاویری بزرگ از این جوان دلاور می‌توان آدرس کوچه محله وی را به‌آسانی پیدا کرد. قیامتی برپاشده از داغ فراغ این جوانی که همه محله او را به مهربانی و صفا و ایمانش می‌شناسند.

محمد گوش‌به‌فرمان رهبری

در میانه کوچه نرسیده به خانه این دلاور مرد جوان بروجردی دو جوان را می‌بینیم که مشغول تزئین یک خودرو سواری با گل‌های سفید و روبان‌های سیاه و نصب تصاویر این جوان بر روی ماشین هستند. جلو می‌روم تا از محمد بپرسم. پسرعموهای محمد با بغضی فروخفته با گرمی از ما استقبال می‌کنند.

پسرعموی محمد درحالی‌که مشغول چسباندن عکس وی بر روی خودروست به ما می‌گوید: 20 روز قبل از این حادثه با محمد تلفنی حرف زدم و از ما احوالپرسی کرد. خلقیاتش ویژه و بسیار خونگرم و با خانواده مهربان و دلسوز و بسیار چشم‌پاک و مؤمن بود. محمد تنها 9 سال داشت که پدر خود را از دست می‌دهد اما بااین‌حال همواره در کارهایش موفق بود.

محمد سوری داماد خانواده است جلو می‌آید و با صدایی رسا به ما می‌گوید: محمد جوانی انقلابی و مؤمن و جوانی متدین و در خط رهبری و تابع دستورات رهبری بود و برای همه خانواده بسیار عزیز بود به‌نحوی‌که همه ما او را به‌صورت ویژه‌ای دوست داشتیم و این روزها همه ما از نبود وی شوکه شده‌ایم و باورمان نمی‌شود که این حادثه برایش اتفاق افتاده باشد.

از مسئولان بلندپایه کشور می‌خواهد برای دلجویی از خانواده این جوان به اینجا سر بزنند تا تسکینی بر دل داغ‌دیده خانواده محمد باشد.

از ویژگی‌های اخلاقی محمد می‌گوید و اینکه این خودرو را برای او سیاه‌پوش کرده‌اند و ادامه می‌دهد: او سعادت داشت تا درراه خدمت به وطنش این‌گونه به شهادت برسد. با بغض می‌گوید دل‌تنگی ما فقط برای این است که پیکر او به دستمان نرسیده وگرنه جایش از همه ما بهتر است.

دیگر پسرعموی وی خود را به ما می‌رساند تا از محمد برایمان بگوید: آخرین بار یک ماه پیش در خرم‌آباد او را دیدم. محمد بسیار مؤمن بود این را برای تعریف و تمجید از او نمی‌گویم و همواره نماز خود را درست در هنگام اذان می‌خواند، اهل پرداخت خمس و صدقه فراوان بود، در خط رهبری بود برای همین روی اعلامیه ترحیمش تصویر مقام معظم رهبری را درج کرده‌ایم چون محمد عاشق رهبری بود.

اطلاق عنوان شهادت برای کشتگان کشتی نفت‌کش

اسماعیل پیریائی از ما می‌خواهد تا این موضوع مهم را برای مسئولان کشور یادآوری کنیم که خانواده محمد به‌هیچ‌وجه نیاز مالی ندارند که خواستار اطلاق نام شهید برای محمد باشند اما برای اجر معنوی‌اش می‌خواهیم این کشته‌شدگان به نام شهید اطلاق شوند. محمد در غربت و مظلومیت در هنگام کار کشته‌شده است برای همین هم بنا به فرموده پیامبر اکرم(ص) باید شهید محسوب شوند.

وی می‌افزاید: محمد و امثال وی سرمایه‌های این مملکت بودند که به‌نوعی درراه جنگ اقتصادی به شهادت رسیدند و سرباز اقتصادی هستند. خواسته اصلی خانواده پیریائی اطلاق عنوان شهید به کشته‌شدگان این واقعه دل‌خراش است و این امر خواسته عمومی همه مردمی است که در این روزها به اینجا آمده‌اند که می‌خواهیم نام آن‌ها به نام شهید یاد شود و این اجر معنوی آن‌ها در این راه و سختی‌هایی که متحمل شده‌اند محفوظ بماند.

درخواست پسرعموی محمد که در این روزها به دلیل شرایط روحی نامساعد دیگر اعضای خانواده پاسخگوی مسئولان و خبرنگاران رسانه‌های مختلف شده است، دیدار با رهبری برای خانواده این جوان بروجردی است که تأکید می‌کند: خانواده پیریائی به‌شدت تشنه دیدار با رهبر فرزانه انقلاب هستند. محمد خود بسیار علاقه‌مند به دیدار با رهبری بود و خانواده وی نیز این درخواست و انتظار رادارند که دیدار رهبر برای آن‌ها محقق شود.

وی بیان می‌کند: محمد پیریائی در دوران تحصیل خود در دانشگاه صنعت نفت محمودآباد دانشجوی نخبه نیز بوده و با سه نفر دیگر برای کارآموزی بر روی این کشتی انتخاب می‌شوند.

صبوری و سخت‌کوشی محمد

مهدی پیریائی برادر محمد است، هنوز از خبر مرگ شهادت گونه برادر خود شوکه است، هر بار که سؤالی می‌پرسیم بغضش را فرومی‌خورد و با صدایی آرام پاسخگوی ما می‌شود. از محمد بزرگ‌تر است اما خاطرات برادر کوچکش هرگز برایش کمرنگ نمی‌شود.

وی می‌گوید: سال گذشته همین حوالی بود که درس محمد تمام شد و مهندسی مکانیک گرایش کشتی دانشگاه صنعت نفت محمودآباد را با موفقیت به اتمام رساند و در حال گذراندن دوره کارآموزی خود بود. آخرین تماسم با وی 17 آذر مصادف با روز تولدش بود که هنوز اعزام نشده بودند و در حوالی بوشهر به سر می‌بردند و تقریباً 24 آذرماه اعزام شدند و خبری از وی نداشتیم چون معمولاً خودش تماس می‌گرفت و در آخرین تماسی که با مادر داشت از وی احوالپرسی کرده بود.

وقتی پدرم را از دست دادیم محمد 9 ساله بود و از همان کودکی ساکت و صبور بود و هیچ‌کس کوچک‌ترین بدی و کدورتی از وی ندیده بود. اهل نماز و واجبات بود و با سخت‌کوشی باوجوداینکه نیاز مالی نداشتیم کارگری می‌کرد چون آدم تن‌پروری نبود و قبل از کنکور همواره روزه می‌گرفت و رتبه بسیار خوبی در کنکور کسب کرد.

پیریائی می‌افزاید: محمد فرزند آخر خانواده بود و باور نبودنش سخت است اما همواره به مادر و خواهرانم می‌گویم سختی‌های شما در فراغ محمد قابل‌مقایسه با سختی‌های حضرت زینب(س) و اهل‌بیت علیهم‌السلام نیست و کاهی در برابر کوه است و باید در این مصیبت به خدا توکل کرد.

کم‌کاری رسانه‌های داخلی در پوشش اخبار کشتی سانچی

برادر محمد گلایه‌هایی دارد که شنیدنی است: در این‌یک هفته تمام دعایمان این بود که 32 سرنشین این کشتی سالم برگردند اما متأسفانه از ابتدا کم‌کاری شد، اعتراضاتی داشتیم و بعد از چند روز اخبار این حادثه رسانه‌ای شد و رسانه‌های داخلی متأسفانه در اطلاع‌رسانی این حادثه کم‌کاری کردند تا اینکه ما از دوست و آشنا اخبار این حوادث را می‌شنیدیم به‌گونه‌ای که پوشش اخبار رسانه‌های بیگانه بسیار بیشتر از رسانه‌های داخلی بود و این امر سبب سوءاستفاده رسانه‌های معاند شد.

وی می‌افزاید: محمد باخدای خود معامله کرد و ازلحاظ معنوی حداقل کاری که دولت می‌تواند انجام دهد این است که این کشته‌شدگان را شهید حساب کنند چراکه این افراد درراه خدمت به وطن کشته‌شده‌اند.

پیام رهبر معظم انقلاب خطاب به خانواده کشته‌شدگان دلگرمی بزرگ

برادرش را سرباز ولایت و عاشق رهبری توصیف کرده و می‌گوید: پدرم فردی مذهبی و هیئتی و از بنیان‌گذاران هیئت محله بوده و برای اینکه گروه‌ها و گرایشات سیاسی از جریان شهادت محمد بهره‌برداری شخصی نکنند تأکید کرده‌ایم که در تمامی بنرها و اعلامیه‌های ترحیم تصویر رهبر معظم انقلاب درج شود چراکه محمد سرباز ولایت بود.

پیام رهبر معظم انقلاب خطاب به خانواده کشته‌شدگان این حادثه را دلگرمی بزرگی می‌داند و می‌گوید: پیام تسلیت رهبر عزیزمان بعدازاین جریان خطاب به خانواده‌های این عزیزان مایه دلگرمی ما بود و آرامش بزرگی به ما داد و دیدار با رهبری برای ما افتخاری بزرگ است و اگر این امکان فراهم شود که خانواده ما با رهبری دیدار داشته باشیم بزرگ‌ترین آرزوی قلبی ماست.

گفت‌وگو: الهام شاهدپور

انتهای پیام/

R41450/P1486/S6,72/CT6

منبع: تسنیم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۶۳۱۷۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

همه چیز درباره طلاق احسان وسولماز، زوج عاشق ماه عسل

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، احسان و سولماز زوج عاشق برنامه‌ی ماه عسل از یکدیگر جدا شدند. ماجرای این جدایی غیر منتظره بسیاری از مخاطبان فضای مجازی را شوکه کرد. این زوج سال ۱۳۹۳ مهمان برنامه ماه عسل علیخانی بودند و عشق بین آنها توجه همه را به خود جلب کرده بود. به تازگی سولماز موحدی در پاسخ یکی از طرفدارانش این موضوع را اعلام کرد.
به گزارش فرارو، احسان و سولماز مهمانان برنامه ماه عسل سال ۹۳ توجه میلیون‌ها بیننده را به خود جلب کردند. قصه سولماز و احسان و وفاداری ستودنی احسان به همسرش که سولماز آن را در برنامه ماه عسل روایت کرد تاثیر بسیاری بر عواطف و احساسات بینندگان این برنامه گذاشت.

سولماز موحدی با تایید خبر جدایی‌اش نوشت: با عرض سلام و ادب خدمت شما دوستان عزیز خیلی خیلی ممنونم از حمایت و پشتیبانی شما از بنده در این سالیان.

خیلی حس خوبیه که توی کوچه پس کوچه‌ها و خیابون‌ها منو وقتی می‌بینید هنوز گاهاً خاطرتون هست که ما با چه زیبایی و عطوفتی و احساسی مشهور شدیم و همیشه نسبت به شما مردم احساس مدار و خوش قلب افتخار میکنم و خوشحال هستم.

من یک سال و نیم میشه که این پیج شخصی اینستاگرام رو باز کردم و بنا به دلایلی پیج قدیمی اینستاگرام که مشترک بین من و آقا احسان بود از دسترس خارج شده و خودم رو موظف میدونم تا قبل اینکه بحث جدایی من و آقا احسان به بیراهه و گمانه زنی پیش بکشه توضیحاتی رو خدمتتون ارائه بدم.

چند روزی میشه که در بعضی از پیج‌های اینستاگرام وایرال میشه که ما جدا شدیم در جواب باید بگم که بله...

زبانم ناتوان و قاصره، ولی باید بگم که ما از یک سال بیشتر میشه که از هم جدا شدیم و بسیار بسیار روزهای سختی رو گذروندم روزهای پر استرس و دشوار حتی نمیتونم پشت موبایل تایپ کنم چقدر سخته برای یک زن با شرایط من بخواد از کسی که دوستش داره جدا بشه ....

ولی باید بگم آقا احسان ۱۵ سال بخاطر من خودگذشتگی کردن و به خودم گفتم حالا هم نوبت توئه که از خودت بگذری و به آقا احسان فرصت زندگی دوباره بدی همه‌ی این اتفاقات تلخ در زندگیه من همه ش درس‌های بسیار پر عبرت بود امیدوارم آقا احسان همیشه سربلند و موفق باشند و ...

البته به این سادگی‌ها هم نبود جداییم با آقا احسان خیلی جنگیدم، ولی چیزهایی هست که بعداً براتون کامل توضیح میدم...

سولماز موحدی و همسرش احسان بعد از آن در ایران شناخته شدند که سال ۱۳۹۳ در برنامه پرمخاطب تلویزیونی ماه عسل حضور پیدا کردند و از شرایط ویژه زندگی شان با احسان علیخانی صحبت کردند.

سولماز سال ۸۸ در حالی که برای برگزاری چهلمین روز درگذشت مادربزرگش راهی تبریز شده بود در مسیر، دچار سانحه تصادف شد. او در این حادثه پدر، مادر و دخترعمویش را از دست داد و خودش هم با هوشیاری سه درصد راهی بیمارستان شد. او که دچار ضایع نخاعی شده بود حدود دو سال هم در کما به سر برد.

این در حالی بود که آن‌ها روزهای ابتدایی زندگی مشترک خود را شروع کرده بودند.

آنچه که برای مخاطبان برنامه ماه عسل جالب بود روایت سولماز از عشق همسرش به خود بود و اینکه سال‌ها مراقبت‌های ویژه‌ای از او کرد.

مراقبت‌هایی که حدود ۱۴سال ادامه داشت. اما حالا سولماز در صفحه اینستاگرامی خود در پاسخ یک مخاطب نوشته است: همونطور که در برنامه ماه عسل تعریف کردم آقا احسان ۱۴ سال برای من از خود گذشتگی کردند الانم صلاح این بود که جدا بشیم …این جدایی با واکنش همدلانه شماری از مخاطبان مواجه شده است.

۲۲۰۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1904201