Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو؛ حسن عنایتی کارگردان «شیرجان» گفت: شیرجان داستان مردی است به نام شیر محمد تاتار که در میان ترکمن ها طرفداران بسیاری داشته است. او از جمله کسانی است که با دل و جان به نظام، کشور و مردم خدمت کرده اند و در این راه مظلومانه به شهادت رسیده اند. شیر محمد شیعه ایست که در میان اهل سنت طرفداران بسیاری داشته است و فارق از تفاوت های مذهبی در شورای شهر و نهاد های اداری خدمات ویژه ای را به مردم منطقه ارائه داده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی ادامه داد: در نهایت کار، شیر محمد در سال هشتاد و هفت در منطقه گنبد کشته می شود که به اعتقاد مردم اهل سنت منطقه او به دست عوامل سعودی و وهابی که نمی توانند وحدت شیعه و سنی را در ایران ببینند به شهات رسیده است.

تهیه کننده و کارگردان مستند «شیرجان» اظهار کرد: در این مستند تفحصی کرده ایم برای یافتن سیره و اندیشه شهدا چرا که شخصیت شیرمحمد تحت تاثیر تبلیغات منفی کسانی که تحمل وحدت شیعه و سنی در ایران را ندارند؛ به دست فراموشی سپرده شده بود، شهادتش ثبت نشده بود و حتی حرف های ناپسندی هم در وصف وی گفته میشد که البته با تلاش های تیم ساخت مستند، حقایق بسیاری روشن شد و در پنجمین سال شهادت شیرمحمد که اولین مراسم گرامیداشت وی برگزار شد مردم و علمای شیعه و سنی منطقه حضور چشمگیری داشتند.

عنایتی تاکید کرد:امیدواریم مستند «شیرجان» که تولید آن از سال 92 تا اوایل سال 96 طول کشیده است بتواند شهید شیر محمد تاتار را به عنوان الگوی یک خدمتگزار پاک و مخلص که فارق از تفاوت های مذهبی و فرهنگی به مردم و نظام خالصانه خدمت میکند، به نامزد های انتخابات شورای های شهر و روستا، مجلس و ریاست جمهوری معرفی کند.

«شیرجان» به تهیه کنندگی و کارگردانی حسن عنایتی در خانه مستند انقلاب اسلامی تولید شده است و در روز های آتی از سیمای ملی به نمایش گذاشته خواهد شد.

منبع: خبرگزاری دانشجو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۴۰۱۰۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شهید عبدالرضا موسوی؛ از رتبه اول کنکور پزشکی تا شهادت برای فتح خرمشهر/ شهیدی که محل دفنش را مشخص کرده بود

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، شهید عبدالرضا موسوی جانشین شهید  محمد جهان آرا در سپاه خرمشهر بود. این دو شهید بزرگوار تا پای جان برای حفظ شهرشان در هنگام تجاوز دشمن جنگیدند و همراه دیگر مدافعان خونین شهر مقاومت کردند.

چهارم آبان ۵۹ که خرمشهر سقوط کرد، همگی هم قسم شدند تا خاک میهن را از دشمن پس بگیرند، اما قسمت نبود هیچ کدام شان آزادی خرمشهر را در سوم خرداد ۱۳۶۱ ببینند. محمد جهان آرا در هفتم مهرماه ۱۳۶۰ در حادثه سقوط هواپیمای فرماندهان در کهریزک تهران به شهادت رسید و موسوی نیز در ۱۷ اردیبهشت سال ۶۱ در جریان عملیات «الی بیت المقدس» و قبل از آزادی خرمشهر شهید شد.

به مناسبت سالگرد شهادت سردار شهید دکتر عبدالرضا موسوی، با فراهه عبدالخانی مادر و خاتون موسوی خواهر شهید گفت و گویی انجام دادیم.

بانو عبدالخانی مادر ۸۶ ساله شهید در بیان خاطراتی از آخرین ماه‌های حیات زمینی فرزندش می‌گوید: شاید دو یا سه ماه به شهادت عبدالرضا باقی مانده بود که هفته‌ای چند بار من را به گلزار شهدای آبادان می‌برد. آن زمان خرمشهر سقوط کرده بود و ما در آبادان حضور داشتیم.

مادر شهید ادامه می‌دهد: یکبار به عبدالرضا گفتم: پسرم! چرا این قدر من را به گلزار شهدا می‌آوری. جا‌های دیگری هم برای رفتن و سرزدن وجود دارد. در پاسخ گفت: "اینجا قطعه‌ای از بهشت است مادر جان! اینجا بهترین بندگان خدا آمریده اند. " دو یا سه ماه بعد خودش هم به شهادت رسید و پیکرش در همان گلزار دفن شد.

وی در بیان خاطره دیگری از فرزندش اظهار داشت: یک روز دیدم که عبدالرضا برمزار شهیدی قرآن می‌خواند. صوت بسیار زیبایی داشت. آن روز مرحوم همسرم (پدر شهید) همراه مان بود. گفتیم: عبدالرضا‌ای کاش بر مزار ما هم اینطور با صدای خوش قرآن بخوانی. گفت: نه من دوست دارم شما بر مزارم قرآن بخوانید. من و پدرش خیلی ناراحت شدیم. گفتیم تو جوانی، اما ما سن و سالی داریم. تو باید بمانی و حالا حالا‌ها زندگی کنی. ما برای تو آرزو‌ها داریم. اما عبدالرضا روی حرف خودش بود و می‌گفت روزی می‌رسد که ما برسر مزار او قرآن بخوانیم.

این مادر شهید می‌افزاید: پسرم در اواخر عمر زمینی اش مرتب به گلزار شهدا می‌رفت. خودش هم بوی شهدا را گرفته بود. یک روز در گلزار شهدای آبادان دیدم عبدالرضا کنار مزار شهید گمنامی ایستاده و در فضای خالی کنار مزار شهید، چوبی را به زمین فرو می‌کند. جلوتر رفتم و دیدم در آن فضای خالی کنار قبر شهید گمنام، مرتب این چوب را فشار می‌دهد. پرسیدم: چرا همچین کاری می‌کنی؟ گفت: اینجا محل دفن من است. زمانی که شهید شدم، من را اینجا دفن می‌کنند.

بانو عبدالخانی ادامه می‌دهد: آن زمان هنوز خرمشهر آزاد نشده بود و به حتم اگر خونین شهر آزاد می‌شد و به شهرمان برمی گشتیم، به حتم او را در خرمشهر دفن می‌کردند. چون شهر ما آنجا بود. اما انگار به دل پسرم برات شده بود که قبل از آزادی خرمشهر به شهادت می‌رسد و پیکرش را در همین گلزار شهدای آبادان دفن می‌کنند. اتفاقا همین طور هم شد و پسرم چند روز قبل از آزادی خرمشهر به شهادت رسید و پیکرش را در جایی دفن کردند که خودش نشان داده بود.

خاتون موسوی خواهر شهید نیز از قول مادرش اظهار می‌دارد: چند ماه قبل از شهادت عبدالرضا، به خاطر علاقه و جایگاه بسیار بالایی که در خانواده داشت، می‌خواست همه را خصوصا مادرمان را آماده شهادتش کند؛ لذا زیاد مادرمان را به گلزار شهدا می‌برد و برسر مزار آنها قرآن می‌خواند و از مقام شهدا برای مادر می‌گفت. همه اینها به خاطر این بود که پدر و مادر را آماده شهادتش کند.

خواهرشهید بیان می‌دارد: مادرم قضیه چوبی را که برادرم در محل دفنش به زمین فرو برده بود را تعریف کرد. روز دفن عبدالرضا، این چوب درست بالای مزارش بود. ما آن چوب را می‌دیدیدم و به کرامت این شهید بزرگوار پی بردیم که چطور مدتی قبل از شهادتش، محل دفن خودش را نشان داده بود. مادر می‌گوید وقتی که من چوب را بالای مزار پسرم دیدم، همانجا فهمیدم خدا نگاه بسیار خاصی به او دارد.

خواهر شهید می‌افزاید: سال ۱۳۵۵ شهید عبدالرضا موسوی در رشته پزشکی در کل ایران نفر اول شد و همچنین نفر اول اعزام به خارج از کشور بود. این شهید بزگوار سرشار از نبوغ، استعداد، هوش، ذکاوت، پشتکار، تقوا، تواضع، مدیریت، مسولیت پذیری و البته خلوص محض بود.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • دوره فشره کافی‌شناسی در مستند «الکافی»
  • مستند «الکافی» نمایانگر سرگذشت مهم‌ترین کتاب حدیث شیعه در گذر تاریخ است
  • جزئیاتی تازه درباره جدایی زوج عاشق برنامه ماه عسل | «به خودم گفتم حالا نوبت توئه که از خودت بگذری...»
  • بازدید منتخب مردم قزوین- البرز و آبیک از جاده الموت- تنکابن
  • عرضه روایت مستند کودکی حاج قاسم در نمایشگاه کتاب
  • امروز با سعدی: که حال غرقه در دریا نداند خفته بر ساحل
  • روند اجرای عملیات پروژه تأمین آب آشامیدنی منطقه جنوب استان بررسی شد
  • بررسی از پروژه تأمین‌کننده آب آشامیدنی منطقه جنوب استان در سمیرم
  • روایت زندگی محمد دبیر سیاقی در نمایشگاه کتاب عرضه می‌شود
  • شهید عبدالرضا موسوی؛ از رتبه اول کنکور پزشکی تا شهادت برای فتح خرمشهر/ شهیدی که محل دفنش را مشخص کرده بود